لاراولیستا دخالت مدرن در امور کارکنان - لاراول یستا

برخی از شرکت‌‌ها برنامه‌های سلامت و تندرستی کارکنان را یکی از اولویت‌های خود ساخته‌‌اند. تخفیف عضویت در باشگاه ورزشی با ارائه دستگاه‌های نظارت بر پارامترهای زیستی و اپلیکیشن‌‌های مربوطه همراه شده است. اما واقعیت این است که توجه به سلامت، تصمیمی شخصی است. اگر کارفرما بخواهد بر عادت‌‌های زیستی افراد نظارت کند، بحثی کاملا جدا است و به سرعت چندش‌‌آور می‌شود.

یکی از مدیران ارشد یک شرکت بیمه، توصیه کارفرمای خود را مبنی بر دانلود یک اپلیکیشن و نظارت بر مصرف کالری و میزان فعالیت‌‌ها قبول کرد.

این بخشی از برنامه «سلامت» اخیر شرکت بود که قصد داشت کارکنانی سالم‌‌تر در اختیار داشته باشد.

او شروع به ثبت غذاها و فعالیت‌‌هایش در اپلیکیشن کرد. همچنین تشویق شد که شبکه‌‌ای از دوستان و همکاران را برای حمایت و تشویق اجتماعی ایجاد کند.

او توضیح می‌دهد: به زودی پیام‌‌هایی از هر فعالیت «دوستانم» به دستم می‌‌رسید. «سارا یک سالاد خورد» و «بیل برای دویدن بیرون رفت.» آزاردهنده بود.

سپس متوجه شدم که در بخش فعالیت‌‌ها می‌توانید فعالیت‌‌های کاملا خصوصی افراد را ثبت کنید. زمانی که متوجه شدم این اطلاعات با شبکه دوستان شما به اشتراک گذاشته می‌شود، بلافاصله برنامه را پاک کردم.

کارکنان افرادی بالغ هستند. افرادی که بر آنها نظارت می‌کنند، مدیرانشان هستند نه مادرشان. مسوولیت سلامتی کارکنان به خودشان مربوط است.

خارج از ارتش و چند حرفه معدود که تناسب جسمانی از لازمه‌های شغلی است، هیچ سازمانی نمی‌تواند به کارکنانش بگوید که سبزیجات بخورند، ورزش کنند، به دکتر سر بزنند یا سر موقع بخوابند.

۳۰ درصد از کارکنان آمریکایی می‌گویند که «سلامت من ارتباطی به سازمانم ندارد.» فقط نیمی از کارکنان حاضر هستند از شرکت خود مشاوره سلامت بگیرند.

یک مدیر اجرایی که چنین دخالت‌‌هایی در امور شخصی کارکنانش را اجازه نمی‌دهد، می‌گوید: «لحظه‌‌ای که کسی از من درخواست آزمایش ادرار کند، استعفا خواهم داد.»

این موضوع به عنوان واکنشی طبیعی برای مدیر منابع انسانی یکی از ۱۰۰ شرکت برتر مجله فورچون نقل شد. ولی او بدون مکث پاسخ داد: «خب، ما پیش از این همه را مجبور به آزمایش ادرار کرده‌‌ایم.»

رئیس شرکت دوچرخه‌‌سازی تِرِک (Trek)، جان بورک در یک سخنرانی سال ۲۰۱۴ به حضار گفت که کارکنان چاق آنها باری بر دوش شرکت هستند و آنها را مجبور به حضور در جلسات مشاوره کاهش وزن کرده است.

به اعتقاد او، این کار اقدامی عمومی و اجتماعی برای فردی است که می‌خواهد دوچرخه‌های بیشتری بفروشد. او همچنین با افتخار از این موضوع سخن گفت که به دو نفر از کارکنانش گفته است زیادی چاق هستند و باید وزن کم کنند.

مدتی پیش، یک ستون‌‌نویس مجله ورک‌‌فورس نوشته بود: «اگر کارکنان فربه و ناسالم برای کسب‌‌وکار بد هستند، فکر می‌کنم می‌توان گفت مدیری هم که در وضعیت بدنی کارکنان دخالت کرده و آنها را مجبور به شرکت در برنامه‌های سلامتی و تندرستی می‌کند، برای کسب‌‌وکار بد است.»

تابستان ۲۰۱۳، دانشگاه دولتی پن آمریکا یک برنامه سلامت اجباری شروع کرد. کارکنان دانشگاه مجبور بودند مشکلات خود را با یک سرپرست مطرح کنند، وضعیت ازدواج، نگرانی‌‌های مالی و ترس از بیکاری خود را نیز بازگو کنند.

همچنین از زنان پرسیده می‌شد که آیا قصد بارداری در چند سال پیش‌‌رو دارند یا خیر. جواب ندادن به این سوالات شخصی منجر به جریمه‌‌ای ۱۲۰۰ دلاری می‌شد.

این طرح، جنجالی به راه انداخت که به اخبار ملی آمریکا نیز کشیده شد. شرکتی که طرح را اجرا می‌کرد، به مدرسان دانشگاه اطمینان داد که اطلاعات آنها محرمانه می‌‌ماند و تاکنون اطلاعاتی به بیرون درز نکرده است.

کیمبرلی بلاکت، یکی از استادان ادبیات انگلیسی دانشگاه پاسخ داد که با تعریف شما از «محرمانه» مشکل دارم: «برای من، صحبت درباره برنامه‌های زادآوری‌‌ام با فردی ناشناخته در یک شرکت بیمه به معنای محرمانه بودن نیست.» در پی این اعتراضات، دانشگاه از جریمه مالی طرح چشم‌‌پوشی کرد.

افرادی که طرح‌های سلامت دانشگاه پن و سایر طرح‌های مشابه در شرکت‌‌های مختلف را تدوین می‌کنند، به خوبی در ایده‌های خود نمی‌‌نگرند.

اواخر سال ۲۰۱۴، سه منتقد برجسته طرح‌های سلامت کارکنان، به بررسی اثرات مالی این طرح‌ها پرداختند: «پس از ۴ سال از شروع این طرح‌ها به موجب قانون مراقبت‌های مقرون‌‌به‌‌صرفه، به این نتیجه رسیده‌‌ایم که این طرح‌ها به جای کاهش هزینه‌های بهداشت و درمان، به افزایش آنها منجر شده‌‌اند.

همچنین منافع سلامتی خالصی مشاهده نشده است. این طرح‌ها منجر به نظارت‌‌ها و معاینات پزشکی بی‌‌مورد در جمعیت عموما سالم و شاغل شده و با تحمیل استرس غیرضروری به افراد، آنها را به سمت پرخوری پیش رانده است.»

شرکت‌‌هایی که به فروش و مدیریت طرح‌های سلامت می‌‌پردازند، تمام ابزارها و انگیزه‌های لازم برای دستکاری ارقام را دارند.

آنها مجموعه بی‌‌پایانی از فرم‌‌های آنلاین دارند که بر شالوده فرمول‌‌ها و فرضیات آزمون‌‌نشده قرار گرفته‌‌اند. نیویورک تایمز در تحلیلی عنوان کرد: «تلاش روزافزون شرکت‌‌ها برای کاهش هزینه‌های بهداشت و درمان، خود آنها را به سمت نفوذ به اطلاعات پزشکی محرمانه کارکنان برده است.»

مهم‌ترین سوالی که در نقد چنین طرح‌هایی باید پاسخ داد، این است که آیا مدیران واقعا نسبت به سلامت کارکنان خود دلسوز هستند؟ قصد و نیت آنها است که اهمیت دارد. همان‌طور که دو متخصص در وبلاگ مقالات مدیریتی هاروارد نوشتند، «آیا تندرستی باید کاری (اجباری) باشد که در حق کارکنان خود می‌کنید یا لطفی باشد که برایشان انجام می‌دهید؟»

اگر طرح‌های سلامتی، داوطلبانه، جذاب و همراه با احترام به شأن افراد باشد؛ اگر یکی از مجموعه استراتژی‌‌های گسترده‌‌تری باشد که تجربیات کاری شگفت‌انگیزی برای کارکنان پدید می‌‌آورد و اوقات فراغت آنها را افزایش می‌دهد؛ اگر براساس تفاوت‌‌های فردی بنا شده باشد و اگر به جای صرفه‌‌جویی در هزینه‌های بیمه به دنبال افزایش طول عمر و بهروزی کارکنان باشند، موفق خواهند شد.

در مطالعات ما، افرادی که شرکت‌‌هایشان توجه صادقانه‌‌ای به آنها داشتند و به عنوان مثال توازن بین کار و زندگی آنها برقرار بود، نسبت به طرح‌های سلامتی کارفرمایشان نیز پذیرش بیشتری داشتند.

آنها به رهبران سازمانی خود اعتماد داشتند. اما اگر این طرح‌ها اجباری و دخالت در اطلاعات محرمانه باشند؛ طرحی یکباره در محیطی آزاردهنده و پرتوقع باشد؛ همه را مجبور به تطابق با استاندارد سلامت زیستی کارفرما کند و مهم‌تر از همه اگر بیش از توجه به وضعیت سلامت جسم و روان کارکنان به هزینه‌های درمان و بهداشت آنها توجه داشته باشد، محکوم به شکست خواهد بود. چنین برنامه‌هایی صادقانه نیستند.
منبع


لاراولیستا | مرجع بازار صنعت پلاستیک

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 150 views بار دسته بندی : مدیران تاريخ : 30 اکتبر 2022 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب ها